در طول سالهای اخیر در پروژههای مختلف در حوزه تبلیغات، بازاریابی و برندینگ مشغول به فعالیت بودم که هر یک مسائل و پیچیدگیها و از بُعد دیگر، خاطرات جالبی بههمراه داشت. همکاری با بانک ملت، شرکت بیمه ما، بانک توسعه صادرات ایران، شرکت شوفاژکار، شرکت مهیا پروتئین، شرکت طرح پردازپایا و …؛ اما همچنان پروژه برندینگ «بی فی» برایم تجربهای متفاوت است. در ادامه همه آنچه در مدیریت برندینگ بی فی برایم رخ داد را برای شما شرح خواهم داد.
مدیریت برندینگ بی فی
در بدو امر هیچ آگاهی و شناختی از محصول کارخانه شایان سام (برند بی فی) وجود نداشت. تیم برندینگ با طراحی کمپین تبلیغاتی تقریباً گسترده و سه مرحلهای در حوزه تبلیغات محیطی، نسبت به ایجاد آگاهی در بازار هدف (شهر تهران) اقدام کرد. تبلیغات محیطی در مترو (تابلوهای رولینگ خط شماره ۱)، بیلبوردها و پلها در اتوبانهای اصلی و خیابانهای پر رفت و آمد اجرا شد.
پروژه برندینگ بی فی با فاز تیزینگ آغاز شد
با توجه به بودجه محدود در قیاس با شرکتهای بسیار بزرگ در صنعت مواد غذایی، تصمیم گرفتم به این مدیا بیشتر بپردازم. از این رو تبلیغات پرهزینه تلویزیونی را حذف کردم. تبلیغ در محیط جذاب ورزش فوتبال، ابزار دیگری بود که به کمک آن توانستم سطح آگاهی (برجستگی برند) را به میزان قابل ملاحظهای افزایش دهم.
البته در کنار تبلیغات محیطی برای توضیح مزایای برند و تعریف شخصیت برند (Brand Personality)، از تبلیغ در مجلات، رپرتاژ آگهی، تبلیغات در محل فروش (P.O.P) و سمپلینگ نیز استفاده کردم.
یک تیزر کوتاه هم برای پخش در شبکههای ماهواره ای تهیه کردم، اما چون میخواستم این برند جدید را بدون هیچ مخاطرهای راهی بازار کنم، این آگهی تجاری در مرحله اتود باقی ماند و از پخش آن خودداری کردم.
شخصیت برند
آنچه میخواستیم از شخصیت برند (Brand Personality) در ذهن مشتری جای گیرد، سلامتی محصولات تولید شده در کارخانه شایان سام بود. با توجه به حجم انبوه داستانهای راست و دروغ در زمینه تولید غیربهداشتی سوسیس و کالباس، قبولاندن این مساله به مردم بسیار سختتر میشد.
اما عزم راسخ در تولید غذای سالم توسط مدیران و سابقه ایشان در اداره و راهبری یک شرکت دیگر در این زمینه، آن هم در مهد تولید سوسیس و کالباس جهان، یعنی آلمان، به مدت قریب به بیست سال، در این زمینه به ما کمک زیادی کرد.
بیشتر بخوانید: هویت برند به شیوه BAV

از جمله قولهایی که هنوز هم با گذشت یک سال و اندی از شروع به کار جدی برند «بی فی» برقرار است، بازدید سرزده و بدون نیاز به وقت قبلی از خط تولید محصولات کارخانه است. از همین رو، با اسلوگا «سبک، سالم، خوشطعم» سعی کردم این شخصیت را برای برند ایجاد کنم.
طراحی یک کتابچه برند کمحجم اما قدرتمند، از ایجاد آشفتگیهای رایج در طرحهای تبلیغاتی در بسترهای مختلف جلوگیری کرد. تمام طراحان و دست اندرکاران تبلیغات برند، ضمن استفاده از این کتابچه، برند (C.I) ما را در تکمیل آن یاری کردند.
پس از اتمام برنامه برندینگ، وارد فاز اجرای تاکتیکهای بازایابی و فروش شدم. طراحی وبسایت رسمی شرکت، طراحی یک برگه در فیسبوک برای تعامل بیشتر با مخاطبان و معرفی محصولات جدید در آن، افزایش تبلیغات B.T.L، شرکت در نمایشگاه اگروفود و اجرای برنامههای دیگر تبلیغات پیشبرد فروش، از جمله مواردی بود که در دستور کار قرار گرفت.
سخن پایانی
مدیریت برندینگ «بی فی» برای من تجربهای متفاوت و آموزنده بود که نشان داد با برنامهریزی دقیق، خلاقیت و تکیه بر ارزشهای واقعی یک برند میتوان به نتایج شگفتانگیزی دست یافت. از نقطه صفر آگاهیبخشی تا ایجاد شخصیتی متمایز و مورداعتماد برای برند، این مسیر پر از چالشهایی بود که هر یک فرصتی برای رشد و یادگیری محسوب میشد. برند «بی فی» امروز به نقطهای رسیده که میتواند با اعتماد به نفس بیشتر به مسیر توسعه خود ادامه دهد و من از این بابت که بخشی از این سفر بودهام، احساس افتخار میکنم.
چه استراتژیهایی برای تبلیغات برند بی فی استفاده شد؟
با توجه به بودجه محدود، تمرکز ما بر تبلیغات محیطی در مترو، بیلبوردها و تبلیغات مرتبط با فوتبال بود. همچنین از ابزارهای دیگری مانند تبلیغات در محل فروش، رپرتاژ آگهی، مجلات و سمپلینگ استفاده کردیم؛ اما تبلیغات پرهزینه تلویزیونی از برنامهها حذف شد.
چگونه اعتماد مشتریان به برند جلب شد؟
یکی از مهمترین اقدامات برای جلب اعتماد، امکان بازدید سرزده از خط تولید محصولات کارخانه بود. این شفافیت بههمراه تاکید بر کیفیت و سلامت، نقش مهمی در اعتمادسازی داشت.
یک پاسخ
با سلام و تشکر از مطالب حوب شما
به نظر می رسد استفاده از آرکتایپ caregiver و innocent در شخصیت پردازی برند بی فی میتوانست موثر باشد و از این طریق محصولات بی فی را سالم، بدون خطر برای سلامتی و همچنین مراقب سلامت مردم نشان داد