چند وقتی است که با قدرتمندتر شدن رسانه های اجتماعی در کشور، برندهای مختلف به ایام ویژه سال واکنش بیشتری نشان می دهند و سعی می کنند با خلق تبلیغات مناسبتی ، نام خود را بیش از پیش در ذهن مخاطب یادآوری کنند و خود را حساس به ایام ویژه نشان دهند.در این مطلب به بررسی این تبلیغات و مقایسه آن با تبلیغات مناسبتی کشورهای توسعه یافته خواهیم پرداخت.
عمومیت یافتن رسانه های اجتماعی نظیر اینستاگرام ، فیس بوک و نرم افزارهایی مثل تلگرام باعث شده است که برندها علاوه بر مطبوعات که رسانه ای نسبتا گران حساب می شود و هزینه کردن در آن حداقل برای برخی برندها بصرفه نیست، واکنش بیشتری به تبلیغات اینچنین نشان دهند و کم هزینه تر شدن در اختیار گرفتن رسانه های جدید، گاهی باعث شده است که تعدد تبلیغات مناسبتی باعث دلزدگی و کاهش تاثیر چنین برنامه هایی شده است.
بنابر نظرات برخی مورخان، در حدود قرن چهارم میلادی، به جهت عدم شفافیت در تاریخ تولد عیسی مسیح، برخی مسیحیان با الهام از آیین میترایی ایرانیان، زمان تولد حضرت عیسی را نزدیک بر آخرین شب پاییز – 25 دسامبر- تعیین کردند. جدای از اینکه این نظر تا چه حد درست است، نزدیکی تاریخ این رویداد مهم در بین ایرانیان و کشورهای مسیحی مذهب باعث شد تا ما برخی تبلیغات مناسبتی این دو روز را با هم مقایسه کنیم.
نکته اول اینکه شرکت های ایرانی برخلاف رقبای خارجی خود، البته طبق انتظار، کمتر از فاکتور خلاقیت بهره می برند و سعی می کنند با نوشتن کلمه یلدا و یا طراحی المان های مرتبط به شب یلدا مثل انار و هندوانه و نظایر آن، به یک شیوه متفاوت – نه الزاما جذاب و خلاقانه- سر و ته قضیه را هم بیاورند. البته متاسفانه طبق معمول همیشه، در تبلیغات امسال شب یلدا، باز هم شاهد تبلیغات کپی از سوی برندها بودیم.
مساله دوم که شاید بسیار مهم تر است، استفاده طراحان گرافیک از آرم و لوگوی شرکت مربوطه در طرحهای مناسبتی است. متاسفانه این مساله ای رایج در میان شرکت هاست که شان هویت بصری برند را رعایت نمی کنند و در هر مناسبتی آرم و لوگوی شرکت را تغییر می دهند.
این مساله نیز کمتر میان شرکت های خارجی رایج است. در عوض آنها سعی می کنند، با استفاده از خلاقیت، به نوعی کارکردی از محصولات خود را به المان های کریسمس، مرتبط کنند و به این وسیله یک بازی ذهنی جالب برای ایجاد تامل در مخاطب ایجاد کنند.
کمپانی های ایرانی باید یاد بگیرند و البته به آژانس های طرف قرارداد خود هم یاد بدهند که آرم و اساسا هویت بصری شرکت درجایگاهی قرار دارد که استفاده از آن فقط در محدوده کتابچه برند شرکت مجاز است.
و آخرین مطلب اینکه، برندهای خارجی یاد گرفته اند که مناسبت ها را تنها تبریک بگویند و حس خوشایندی را به مخاطبان خود القا کنند، اما هنوز در نمونه های ایرانی ما می بینیم که مناسبت ها، دستاویزی برای تبلیغ محصول یا خود برند می گردد. باور ندارید؟ تنها کافی است سایز لوگوهای برندهای ایرانی را با سایز رقبای خارجی در تبلیغات مناسبتی مقایسه کنید.
با هم به تماشای برخی از تبلیغات مناسبتی ایرانی و کشورهای توسعه یافته می نشینیم:
باشگاه مشتریان بانک ملت جایزه می دهد و با معیارهایی که معرفی کردیم، جزو تبلیغات قابل قبول حساب می شود.
باشگاه ورزشی پالادیوم هم تبلیغ خوبی دارد. حداقل اینکه توانسته، میان زمان طولانی شب یلدا و کورنومتر که یک ابزار مورد استفاده در ورزش است ارتباط جالبی ایجاد کند.
تبلیغ مناسبتی بیمه سامان حرفی برای گفتن ندارد، بویژه اینکه آرمش دستاویز تبلیغ شده است.
تبلیغ مناسبتی آداک خودرو بسیار ضعیف است. گویی همان آگهی های فروش خودرو است که دو انار به آن اضافه شده است.
تبلیغ آپارات اجرای ترو تمیز، مینی مالیستی و جالبی دارد اما همان مشکل عدم وجود خلاقیت و استفاده از انار در آرم ، کار را ضعیف کرده است.
بیمه ملت هم تنها به ساخت و ساز کلمه یلدا با هندوانه اکتفا کرده و هیچ ارتباط خلاقانه ای میان کسب و کار بیمه و این مناسبت وجود ندارد.
مرسدس بنز شیار تایرهای خودرو را شبیه درخت کریسمس نشان داده و مزیت لاستیک های خود را در این طرح به رخ مخاطب کشیده است.
هاینیکن در یک برنامه هوشیارانه، ضد تبلیغی برای خود ساخته و به مخاطب که احتمالا بابانوئل است هشدار می دهد تا در حین سلامت براند. در این تبلیغ هم شاهد هستیم که ارتباط منطقی میان کارکرد کسب و کار و آن مناسبت خاص ایجاد برقرار شده است.
این تبلیغ تاید هم که بسیار در ایران مشهور است. البته به خاطر کپی کاری های زیاد شرکت های ایرانی از آن. تاید هم ارتباط منطقی و خلاقانه ای میان وظیفه برندش و شب کریسمس انتخاب کرده. آرزوی داشتن کریسمسی سفید ( اشاره به برفی که برای مسیحیان خوش یمنی را به بار می آورد) با سفید کنندگی محصولش
تبلیغ شرکت تبلیغاتی پابلیسیز شعبه سنگاپور هم به کسب و کار مربوط است. دقت کنید تا اینجا هیچ یک از تبلیغات آرم شرکت را دستاویز تبلیغ نکرده است. البته برخلاف خیلی از برندهای ایرانی.
پبتزا دومینو هم نشانش در امان است و در گوشه راست پایین صفحه در سایز معقول قرار دارد. کدام یک از برندهای ایرانی این شهامت را دارند تا آرمشان را در این اندازه درج کنند؟
شاید علاقمند باشید نقد تبلیغات کریسمس جان لوییس را مطالعه کنید.
این سایت به ارائه مشاوره‌های تخصصی و دوره‌های آموزشی جامع در زمینه بازاریابی و تبلیغات اختصاص دارد. ما با بهره‌گیری از استراتژی‌های نوین و تکنیک‌های پیشرفته، به شما کمک می‌کنیم تا به اهداف تجاری خود دست یابید و کسب‌وکار خود را به سطح بالاتری ارتقاء دهید.
برای دریافت مشاوره و اطلاعات بیشتر درباره خدمات و دوره‌ها، با ما در ارتباط باشید.
12 پاسخ
درود فراوان
سپاسگزار از نوشته های خوبتون
کمک بسیاری به شیوه تفکرم داد
پاینده باشید
چیت ساز
درود بر شما موفق و پیروز باشید.
مثل همیشه عالی
ممنونم جناب مهندس فائق عزیز
خیلی خیلی جالب بود. اینکه گفتین لوگوی برندهای ایرانی روی تصایر خیلی بزرگه، کاملاً درسته، البته باید اینم درنظر گرفت که متأسفانه به دلیل عدم قانون کپی رایت، اگه لوگو کوچیک باشه خیلی راحت میشه اون لوگو رو حذف کرد و یه لوگو دیگه رو جایگزین کرد. اما به هر حال خلاقیت چندانی مشاهده نمیشه.
خیلی خوب بود مخصوصا که انتقاد صرف نبود! ارائه طریق و مثال داخلی خوب هم داشت
ممنونم حسین وجدانی عزیز
شما از کسانی هستید که اگر از مقوله ای رضایت داشته باشید واقعا باعث خوشحالی من است.
ممنون واقعا مقایسه ی هوشمندانه ای بود.
از شما سپاسگزارم که به وب سایت خودتون توجه دارید.
واقعا تحلیل های فوق العاده ای داخل سایت قرار میدین، جناب شهربانویی. منتظر مقالات بعدیتون هستم…
درود بر شما ممنونم از محبتتون امیدوارم موفق و پیروز باشید
اتفاقا به نظر من تبلیغ آپارات از نظر حال و هوا و حتی اجرا خیلی به تبلیغ پیتزا دومینو نزدیک بود اما نمی‌دونم چرا اون مشکل خلاقیت داره چون از انار و آپارات استفاده کرده اما به دومینو انتقادی وارد نیست.