مد من ، قسمت یازدهم سقوط اخلاق، حراج انسانیت / شاید متیو واینر(Matthew Weiner) نویسنده و کارگردان سریال مد من در روایت واقعیت های تلخ و شیرین زندگی تبلیغاتچی ها هیچ نکته ای را فراموش نکرده باشد، اما ممکن است، حقایق تلخ جاری در چنین کمپانی هایی او را به سمت ساخت این قسمت -“تعطیلات طولانی آخرهفته” – سوق داده باشد. قسمتی که در آن سقوط اخلاق بارزترین نکته آن است.
تعطیلات طولانی آخر هفته، احتمالا ادای دینی است به تمام زنانی که خواسته یا ناخواسته قربانی بی اخلاقی های حاکم در فرهنگی هستند که رسیدن به هدف وسیله را توجیه می کند و شاید نگاه ابزاری به زن، به عنوان وسیله ای برای تبلیغ بهتر و فروش بیشتر به مساله ای عادی و روزمره تبدیل شده است. طنز تلخ نام گذاری این قسمت با توجه به اتفاقات ناخوشایندی که در آن می افتد، از سوی دیگر نیز مورد توجه است. تعطیلات طولانی آخر هفته در کشور آمریکا و کانادا، به روز کاگر گفته می شود که مصادف با اولین دوشنبه سپتامبر است.- برخلاف کشورهای دیگر جهان که روزکاگر مصادف با اول می است.-و رخ دادن چنین مسائلی در این روز خاص در دهمین قسمت از فصل اول سریال مد من بسیار تاسفبارتر است.
مد من قسمت یازدهم | دعوت از خواهران دوقلو به بهانه بازی در تیزر تبلیغاتی!
راجر استرلینگ اگرچه به لحاظ موقعیت کاری فردی ممتاز و برجسته بحساب می آید و بسیاری از مشتریان شرکت استرلینگ-کوپر به واسطه اعتماد به او پروژه های تبلیغاتیشان را به او و تیمش می سپارند، اما در زندگی فردی کاملا شکست خورده و پریشان است. همسرش سالهاست که به لحاظ عاطفی از او دور است و دختر استرلینگ همواره از او گریزان است. راجر برای فرار از چنین بحرانی تنها مطیع امیال زودگذر و تباه کننده است. میخوارگی و ارتباطات خارج از عرف تنها پناهگاه اوست.
استرلینگ به بهانه ساخت تبلیغ، یک آگهی می دهد و از خانم های جوان برای تست بازیگری دعوت می کند و باقی ماجرا که شاید حدس زدن آن خیلی دشوار نباشد. اینکه ممکن است ارتباطات خارج از اخلاق در هر صنفی وجود داشته باشد شکی نیست، اما بواقع چرا چنین مسائل ناگواری در شرکت های تبلیغاتی بیش از سایر مشاغل نمود دارد؟
این سوالی است که همه ما مدیران، صاحبان و دست اندرکاران شرکت های تبلیغاتی باید از خود بپرسیم زیرا این معضلی نیست که فقط در فضای خیالی یک سریال و یا حتی کشورهای دیگر وجود داشته باشد.
نحوه انتخاب همکاران ما در شرکت های تبلیغاتی چگونه است؟ آیا تنها تخصص، مهارت و دانش افراد است که در انتخابشان موثر است و یا آنچه امروز آن را “روابط عمومی بالا” می نامیم ؟ از سوی دیگر باید از خود سوال کنیم چه تعداد از خانم های با استعداد و لایق، به خاطر وجود مسائل غیراخلاقی، حاشیه نشین شده اند و پس از تعویض چندباره محل کار خود و برای فرار از بی اخلاقی های همکارانشان، عطای کارکردن را به لقایش بخشیدند؟ اینها سوالاتی است که باید با شهامت به آنها پاسخ دهیم.
تعطیلات آخرهفته، در استرلینگ-کوپر، با حمله قلبی آقای راجر استرلینگ نیمه کار و بدفرجام به پایان می رسد و دان دریپر در حالی که او با وضعیت وخیم بر روی برانکارد اورژانس قرار دارد او را بدرقه می کند. بیم و اضطراب فضای شرکت را فرا می گیرد، زیرا مساله دوری راجر استرلینگ خبره، باعث ایجاد تشویش در مشتریان شرکت و قطع احتمالی همکاری آنها با استرلینگ کوپر می گردد. اما ببیننده آگاه شاید در پایان این قسمت از خود بپرسد وضیعت وخیم شرکت گزنده تر است یا سقوط اخلاق و حراج انسانیت؟