جمع بندی نقد و بررسی فصل اول سریال مد من قسمت اول
در این قسمت به آموزه های برجسته و راهگشای فصل اول سریال مد من ، اشاره ای خلاصه وار خواهم داشت. اغراق نیست اگر بگویم مسائلی که در زمینه تبلیغات و حواشی آن در این سریال جذاب مطرح شده است، همانند یک قطب نمای قدرتمند مسیر اداره یک شرکت تبلیغاتی را به فعالان این رشته بدرستی نشان می دهد.
نخست- تعریف دلنشین از تبلیغات
دان دریپر در جلسه ای که با مدیران شرکت دخانیات لاکی استرایک دارد تبلیغات را چنین تعریف می کند:” تبلیغات یعنی: شادکامی. میدونید شادکامی چیه؟ بوی یه ماشین نو. رهایی از ترس. یه بیلبورد کنار جاده است که با اطمینان کامل داد میزنه که کاری که شما دارید میکنید درسته که حال شما خوبه.” و در همین جلسه است که دریپر درس دیگری به تبلیغاتچی ها می دهد: شاید چندین محصول یکسان با مشخصات یکسان در بازار باشد، اما آنچه که تبلیغاتچی در مورد یکی از آنها میگوید و برجسته اش میسازد مهم است.
دوم- خلاقیت در خدمت تاثیرگذاری تبلیغات
درپیر در ساخت آگهی افشانه های شرکت ژیلت با عنوان “رایت گارد” به همکارانش که طرحی خلاقانه را برای آن آماده کرده اند، گوشزد می کند که آگهی باید بر روی جامعه هدف تاثیر بگذارد. وی معتقد است تم فضانوردی و موشک و کرات ناشناخته ارتباط مناسبی با خانم ها -که خریدارن این محصولات هستند- برقرار نخواهد کرد و در نهایت این طرح ها رد می شوند.
سوم- بخش های مهم یک آژانس تبلیغاتی
در قسمت دوم از فصل اول سریال مد من ، پاول کینزی یکی از کارکنان شرکت خیالی استرلینگ کوپر، بخش های مهم یک شرکت تبلیغاتی را برای همکار تازه کارش تشریح می کند. بخش های خدمات مشتریان، برنامه ریزی، خلاقیت و رسانه جزو بخش های اصلی آژانس تبلیغاتی هستند. در عین حال در این قسمت مخاطب سریال مد من آگاه می شود که خیلی اوقات ارائه خدمات رایگان بخش خلاقیت، تنها بهانه ای است برای خرید رسانه بیشتر توسط مشتری که این مساله، جزو آسیب های مهم تبلیغات بشمار می رود.
چهارم- آیا تبلیغات یک شغل جدی است؟
در یکی از قسمت های فصل اول از دریچه نگاه یک کاراکتر فرعی، یعنی پدر پیتر کمپل، حرفه تبلیغات بطور کلی به چالش کشیده می شود. هرچند او معتقد است تبلیغات چیزی جز خوشگذرانی و شرکت مهمانی هاست اما با مرور قسمت های مختلف سریال به خوبی مشخص می گردد که تبلیغات حرفه ای است پراسترس ، با رقابت زیاد و تحمل هزینه های سنگین است. و مهم ترین استرس و دغدغه شرکتهای معتبر تبلیغاتی ارائه کمپین های تبلیغاتی است که بر حرفه مشتریان تاثیر مثبت و چشمگیر داشته باشد.
پنجم- پرهیز از رقابت های غیرحرفه ای داخلی
در قسمت چهارم از سریال- New Amsterdam – که ساخت آگهی برای شرکت صنایع فولاد “بتلهم” موضوع اصلی آن است، پیتر کمپل برای بدست آوردن جایگاه ممتاز در شرکت، با زیرپاگذاشتن اخلاقیات و بدون هماهنگی با مافوقش، طرح های خود را در یک جلسه خصوصی به مشتری می قبولاند و همکارانش را که مجدانه بر روی طرح ها کار کرده اند در جلسه ارائه، به نوعی به سخره می گیرد. این عمل هرچند مشتری را خشنود می سازد اما باعث می شود تا آستانه اخراج از شرکت پیش برود. گاهی مدیران هنری یا سایر مدیران میانی شرکت های تبلیغاتی برای متمایز نمودن شخصیت حرفه ای خود در نزد مشتریان، رفتار مناسبی با زیردستان و حتی مدیران بالادستی ندارند و با ارائه رفتاری خاص سعی دارند به مشتری این مساله را القا کنند که شرکت تبلیغاتی تنها با هنر آنها به حیات خود ادامه می دهد.
ششم- تحقیقات تبلیغاتی
در قسمت مربوط به ساخت تبلیغات برای کمپانی آرایشی- بهداشتی بل جولی، که در میان رقبای اصلی در رتبه ناخوشایند چهارم قرار دارد، شرکت استرلینگ کوپر برای ساخت تبلیغات قدرتمند و موثر، تحقیقات را به عنوان پایه اصلی این پروژه برمی گزیند و بر روی رفتار مصرف کنندگان محصولات متمرکز می شود. نکته جالب تر در این تحقیقات آن است که برای سرعت در نتیجه گیری ، تحقیقات دامنه داری انجام نمی شود و شرکت کنندگان در تبلیغ خانم های شاغل در استرلینگ کوپر هستند.
هفتم – کشف استعدادهای ناب
در اثنای انجام تحقیقات تبلیغاتی برای شرکت بل جولی، مدیران شرکت متوجه نگاه متفاوت خانم پگی اولسون به محصولات این شرکت می شوند و با بیان جملاتی از سوی او در این زمینه ، دان دریپر و فردی رامسن – کپی رایتر با سابقه شرکت –استعداد ذاتی او در حوزه تبلیغات را کشف می کنند و به عنوان امتحان، بخشی از کار پروژه بل جولی را به او می سپارند. این قسمت از مد من به این مساله تاکید دارد که برخی افراد عادی و تحصیل نکرده ، استعداد خارق العاده ای در ارائه مطالب خلاقانه داشته و دید آنها به مسائل جالب است.
ادامه دارد…