چرا تبلیغات در ایران پسرفت می‌کند و کمتر منجر به افزایش فروش می‌شود؟

فهرست مطالب

شاید با وجود این همه استراتژیست، افراد خلاق و تولیدکنندگان باذوق که هرازگاهی  هم جوایزی در سطح بین ‌المللی می‌گیرند، این سوال در ذهن شما بوجود بیاید که چرا تبلیغات ایرانی نه‌تنها پیشرفت نمی‌کند، بلکه در سراشیبی سقوط قرار گرفته است؟

این همه آموزگار، این همه دانش‌پذیر، این همه دانش آموخته بازاریابی و تبلیغات در این صنعت حضور دارند، پس چرا جایگاهی در دنیا نداریم و تبلیغات موثر کم می‌سازیم؟ آیا فقط تحریم‌ها، مساله است؟ یا مشکل، ریشه در جای دیگری دارد.

حقیقتا، از دیدگاه من، آموزش تبلیغات در حوزه‌های خلاقیت، استراتژی و ساخت و بکارگیری آنها در تبلیغات ایرانی تنها نوک کوه یخ است که اکثر افراد تازه‌کار یا علاقمند به تبلیغات، می بینند.

حجم عظیمی از این کوه یخ که در زیر آب و پنهان از دید است، بخشی است که کسی آن را آموزش نمی‌دهد، در هیچ کتاب مرجع تبلیغات از آنها نام برده نمی شود و حتی کسی حاضر نیست راجع به آن صحبت کند. دانش‌پذیران هم حاضر نیستند برای شنیدنش وقت بگذارند، چه برسد به این که بخواهند بابت آموزش این موارد پول پرداخت کنند.

بخش بزرگی از دلایلی که باعث پسرفت تبلیغات ایرانی می شود و افزایش فروش را همراه ندارد از سوی آدم های تازه وارد در صنعت تبلیغات قابل رویت نیست

  • زدوبندهای پشت‌پرده برای بستن قرارداد با مشتریان بزرگ
  • تشکیل سازمان‌های غیررسمی مخرب در شرکت‌ها، برای تصاحب منافع یک کمپین بزرگ تبلیغاتی
  • ظهور اینفلوئنسرها، واینرها و پرفالوورها در نقش استراتژیست و متخصص تبلیغات
  • نگاه صرفا سودمحور برخی آژانس‌ها به جای نگرش «بازاریابی در خدمت افزایش فروش و سایر شاخص‌های کلیدی مثبت»
  • برخی قوانین ضربه‌زننده و دست و پاگیر در حوزه تبلیغات
  • دلسردی افراد دلسوز و اندیشمند این حوزه به جهت غالب شدن اتمسفر آلوده بر صنعت بازاریابی و تبلیغات کشور

از جمله مواردی هستند که در ایران، بسیار تعیین‌کننده‌تر از مسائل علمی و مهارتی تبلیغات است.

به همین دلیل شاهد هستیم که زیست‌بوم بازاریابی و تبلیغات ایرانی، کم رمق و به  زور خرید رسانه بیش ازحد، اندکی تاثیری بر مخاطب دارد. بازیگران اصلی صنعت تبلیغات ایران برخلاف ظاهرش،که با استخدام افراد خبره سعی می‌کند به مخاطب القا کند کار علمی و تخصصی انجام می‌دهد، به این مقوله اندک توجهی دارد و بقیه توانش را در راستای پرداخت به بخش پنهان کوه یخی که اشاره شد بکارمی‌گیرد.

زدوبندهای پشت‌پرده تبلیغات ایرانی اجازه رشد فروش و سایر شاخص های کلیدی را نمی دهد

سخن پایانی را از سریال مدمن وام گرفته‌ام؛ آنچه ثابت می‌کند ما درحال حاضر، در شرایط هشتاد سال پیش تبلیغات جهان، جای داریم:

«اینجا دپارتمان رسانه‌س، جایی که 90 درصد چک‌های مشتری ها بهش سرازیر می‌شه. اونا فضا می‌خرن…روزنامه، بیلبورد، تلویزیون و رسانه‌ی محبوب پا به سن گذاشته‌ی من، رادیو. در واقع این کل قضیه‌س. همه‌ی اونچه که باید بدونی. اونا ایده و کمپین و این چیزا نمی‌فروشن…اونا رسانه می‌فروشن با 15 درصد کمیسیون! کار خلاقه فقط تزئینات ویترینه که این وسط مجانی ارائه می‌شه!»

اشتراک گذاری:
www.alijah.work/?p=11150

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *