مد من ، قسمت هفدهم آزمندانِ مدیسون
قسمت دوم از فصل دوم سریال مد من که در تاریخ سوم اگوست 2008برای اولین بار پخش شد، با خبر سقوط یک جت آمریکن ایرلاین آغاز می گردد. تقریبا تمام کارکنان شرکت استرلینگ-کوپر در حال شنیدن این خبر از رادیو هستند که دان دریپر و راجر استرلینگ وارد شرکت می شوند…
مد من قسمت هفدهم | سقوط یک جت از امریکن ایرلاین برای شرکت استرلینگ-کوپر هم فرصت و هم تهدید محسوب می شود.
این مساله ایست که گاهی در کارزارهای تبلیغاتی از دید برنامه ریزان رسانه ای دور می ماند و این مساله باعث کاهش تاثیر تبلیغات و حتی ضد تبلیغ می شود. برای مثال تبلیغات دعوت به دیدن برنامه چند سالی است که در کشور رایج شده است و البته در پایان برنامه نیز ، برند تبلیغ کننده ابراز امیدواری می کند که مخاطب از دیدن برنامه و یا یک مسابقه لذت برده باشد. حال فرض کنید این برنامه مسابقه تیم ملی فوتبال در یک عرصه بین المللی باشد که تیم ایران در آن مسابقه حساس مغلوب شده باشد. اگر مخاطب در پایان آن مسابقه فوتبال در تبلیغ یک برند با جمله ” امیدواریم از تماشای این مسابقه لذت برده باشید.” مواجه شود، چه احساسی نسبت به آن برند پیدا می کنند؟ در هر صورت فضای مناسب و احساسات خوشایند در قبول و تاثیر تبلیغات مطلب بسیار مهمی است.
مساله دیگری که در این قسمت از سریال رخ می دهد فرصت طلبی آقای هرمان فیلیپس(Herman Phillips) از حادثه سقوط هواپیماست. او که می داند امریکن ایرلاین(American Airlines) تحت تاثیر تبلیغات شرکت هوایی Mohawk است که توسط استرلینگ- کوپر ساخته شده است، و با توجه به اوضاع بهم ریخته امریکن ایرلاین به جهت حادثه هوایی بهترین فرصت برای بدست آوردن این مشتری مطرح و دانه درشت است. اما یک مانع در این راه وجود دارد. شرکت هوایی Mohawk که با تبلیغات خوب شرکت استرلینگ-کوپر رشد قابل ملاحظه ای داشته است و جزو مشتریان وفادار آنها به حساب می آید باید از استرلینگ- کوپر حذف شود تا امریکن ایرلاین جایگزین آن شود.
مد من قسمت هفدهم | شرکت هواپیمایی موهاک که جزو مشتریان شرکت است، قربانی طمع هرمان فلیپس می شود.
فیلیپ هریس به این مساله اصرار دارد و در نهایت آقای کوپر و آقای استرلینگ را مجاب می کند تا از Mohawk خداحافظی کنند. دان دریپر از این مساله بسیار متاثر شده و برآشفته می گردد و به استرلینگ می گوید ما واقعا داریم به کجا می ریم؟ و استرلینگ به طعنه و با خونسردی می گوید داریم به سمتی میریم که هر کدامان صاحب یک ویلا ییلاقیه. و با گفتن این جمله طمع خود را آشکار میکند و البته به دریپر می فهماند که امریکن ایرلاین مشتری قدرتمندی است و نباید از آن به سادگی گذشت.
در یکی از سکانس های پایانی فیلم می بینیم که دان دریپر میزبان آقای هِنری یک از مدیران موهاک ایرلاین، در یک رستوران ژاپنی است تا خبر عدم همکاری استرلینگ کوپر را به او بدهد. آقای هِنری با آنکه از شنیدن این خبر ناخرسند است، اما با خونسردی به دریپر می گوید آیا قرار نبود Mohawk و استرلینگ—کوپر در کنار هم رشد کنند؟ آیا این وعده ای نبود که تو به ما دادی؟ تو ما را دست انداختی! و با گفتن این جمله او را ترک می کند.
مد من قسمت هفدهم | پیتر کمپل جوان با آنکه پدرش در هواپیمای خطوط امریکن سقوط کرده اما به خاطر پول دست به هرکاری می زود تا این مشتری را بدست آوردآیا این شیوه برخورد با مشتریان قدیمی برای همکاری با مشتریان قدرتمندتر صحیح است؟ آیا بدست آوردن یک مشتری جدید ولی ناشناخته ارزشمندتر از همکاری با یک مشتری قدیمی است که کلیه روال های همکاری با آن مشخص شده است؟ اینها مسائلی است که دان دریپر و همکارانش باید با آنها مواجه شوند.