اگر می خواستیم از یک کسب و کار، تبلیغ خلاق تلویزیونی بسازیم، چه می کردیم؟ آیا با شعارهای زیبا و جدید که بلند بلند توسط گوینده متن ادا می شد تبلیغ را پر می کردیم؟ احتمالا برای جذابیت بیشتر یک گوینده ی حرفه ای صدا آشنا را هم برای اینکار انتخاب می کردیم. از زرق و برق های سیستم های تصویربرداری جدید استفاده می کردیم و یا بهترین دکوراتورها را به کار می گماردیم؟ بهتر از این چه می خواهیم؟ تبلیغی زیبا، شیک و جذاب! حتی برای آنهایی که در آشپزخانه هستند یا در اتاق دیگر و فقط تبلیغ ما را می شنوند!
مارکوپلو مبلغ شامپو سیر پرژک، تبلیغی پرخرج اما بدون خلاقیت و نوآوری
بهترین تابلوهای سطح شهر را اجاره می کردیم و با طراحی گرافیک زیبا و احتمالا بیرون زدگی در چاپ و نصب در شهر ولوله ای بپا می کردیم. شاید این هم عالی است و همه در شهر ما را خواهند دید و همه از برند ما صبحت خواهند کرد!
سوال این است:
پس چرا در گیرو دار این همه خوب بودن به محض آغاز پخش تبلیغ در یک “باکس تبلیغاتی”، دست ها بلادرنگ بر روی کنترل تلویزیون می لغزد و کانال تغییر می کند؟ چرا رغبت سفارش دهندگان آگهی و حتی مخاطبان اینقدر به تبلیغات رسانه ملی کاهش یافته است؟
آیا تنها سیاست های خاص صدا و سیما در این کاهش مخاطب موثر بوده یا اینکه ما هم اینقدر تبلیغ و برنامه تبلیغاتی بی خاصیت ساخته ایم که مخاطب را فراری داده ایم؟ یا در زمینه تبلیغات محیطی چرا آنطور که باید و شاید بازخورد مناسبی دریافت نمی کنیم.
آیا آنطور که فروشنده بیل برد به ما وعده داده کرده بود، بیل برد در ترافیک نبوده است یا ما اصلا با روانشناسی تبلیغات محیطی آشنا نیستیم؟
عصر بمباران تبلیغات در رسانه های جمعی به پایان رسیده است!
پاسخ این سوال شاید این باشد که ما متولیان ساخت و ارائه تبلیغات، گمشده ای به نام “خلاقیت” و “روانشناسی” تبلیغات را با زرق و برق های اغواکننده اشتباه گرفته ایم یا اینکه می خواهیم اشتباهی بفروش برسانیم!
علاقه افراطی به ایجاد ارتباط با ضمیر “خودآگاه” مخاطب و تصمیم گیری در تبلیغ به جای او از دیگر اشتباهات فاحش تبلیغ سازان این روزهای صنعت تبلیغات کشورمان است. و درنهایت شاید بدترین نوع ساخت تبلیغات، اشتباه گرفتن مدیاهای تبلیغاتی مختلف باهم است.
امروزه خیلی از “تیزرهای تبلیغاتی” را می بینیم که “کارت ویزیت” هستند! “بیل برد” هایی که “بروشور” هستند و “کاتالوگ” هایی که ” غرفه ای از یک نمایشگاه” هستند!
باید واقع بین باشیم، ساخت یک تبلیغ خوب اولا باید در راستای یک برنامه مدون تبلیغاتی، بازاریابی و یا برندینگ ساخته شود. سپس برای پیش تولید آن زمان کافی صرف شده و تفکر یک گروه متخصص در محتوای آن نهفته باشد و در نهایتا اگر این تبلیغِ مطابق با برنامه و دارای محتوای قدرتمند، نیاز به خرج های آنچنانی داشت، بی چون و چرا برایش هزینه گردد.
به این تبلیغ توجه کنید. نه دارای بازیگران و نابازیگران متعدد است، نه یک گوینده حرفه ای دارد و نه دکور چشم نواز و نه… اما حتما شما هم با من هم عقیده اید که پیام خود را به شیوایی و با ظرافت هرچه تمام تر ارائه می کند.
این سایت به ارائه مشاوره‌های تخصصی و دوره‌های آموزشی جامع در زمینه بازاریابی و تبلیغات اختصاص دارد. ما با بهره‌گیری از استراتژی‌های نوین و تکنیک‌های پیشرفته، به شما کمک می‌کنیم تا به اهداف تجاری خود دست یابید و کسب‌وکار خود را به سطح بالاتری ارتقاء دهید.
برای دریافت مشاوره و اطلاعات بیشتر درباره خدمات و دوره‌ها، با ما در ارتباط باشید.
