مد من

مد من، قسمت ششم، خوب، بد، زشت در استرلینگ کوپر!

فهرست مطالب

مد من، قسمت ششم، خوب، بد، زشت در استرلینگ کوپر! در ادامه بررسی و نقد سریال مد من ، به سراغ قسمت های شش، هفت و هشتم سریال در فصل اول می رویم که خط روایت تبلیغاتی سریال با حاشیه های کاراکترهای اصلی سریال، بسیار به همه درآمیخته است. فضای این قسمت های سریال مد من که از تاریخ بیست و سوم آگوست تا ششم سپتامبر سال 2007 میلادی به نمایش درآمد، متاثر از فضای انتخابات ریاست جمهوری آن سالهای ایالات متحده است. به هرحال آژانس استرلینگ کوپر هرچند آژانسی خیالی است اما به عنوان یک کمپانی مطرح تبلیغاتی در این سریال درگیر فضای انتخابات می شود. اتفاقی که در سالهای اخیر، زمانی که کاندیداهای ریاست جمهوری مقوله تبلیغات را علمی تر دنبال کردند، در کشور ما نیز بوقوع پیوست.
اما شاید تمرکز اصلی این سه قسمت از فصل اول سریال مد من، جدای از فضای درام آن به بحث در مورد تهیه تبلیغ برای محصولات آرایشی “بل جولی” (Belle Jolie) می پردازد.

کپی رایتر کهنه کار شرکت استرلینگ کوپر، آقای فردی رامسن (Freddy Rumsen) از تبلیغات کلیشه ای و معمول این شرکت که مجموعه ای است از چیدمان فله ای محصولات به همراه یک شعار بی خاصیت راضی نیست. اما نه او و نه همکاران خوش ذوقش یعنی “کن” و “سال” ایده ای دراین زمینه ندارند و برای خلق ایده دست به دامن تحقیقات می شوند. آنها با تشکیل یک پنل از همکاران خانم خود در شرکت ، از ایشان درخواست می کنند تا ضمن استفاده از این محصولات نظرات خود را به بخش تحقیقات منتقل کنند. ایشان و سایر مدیران شرکت نیز از بیرون از اتاق نظاره گر آنها هستند تا این روش راهگشای آنها باشد. نکته مهم در اینجا استفاده از ابزار قدرتمند تحقیقات تبلیغاتی در شرکت تبلیغاتی است. هرچند این تحقیق شاید بسیار ساده و کم خرج در فضای خود شرکت اجرا شود. مساله ای که هنوز هم برخی شرکت های تبلیغاتی ایرانی و مشتریانشان از آن رویگردان هستند.

بیشتر بخوانید: مزیت همکاری با مشاور تبلیغاتی چیست؟

مد من
مد من قسمت ششم- تحقیقات روی محصولات آرایشی بل جولی برای ساخت تبلیغات اجرا می شود.


اما در این میان اتفاق جالبی می افتد که بصورت غیرمستقیم موانع را بر سر راه ساخت تبلیغ خوب برای “بل جولی” برمی دارد. پگی اولسن منشی مخصوص آقای “دان دریپر” که یکی از اعضای این پانل است، بجای اینکه مانند دیگر خانم های همکارش شور و شوقی در استفاده از این محصولات آرایشی داشته باشد، غرق در این مساله شده است. پس از پایان این تحقیقات جمع و جور، وقتی فردی رامسن از او می پرسد که چرا او از این محصولات استفاده نکرده است، پگی اشاره می کند که رنگ مد نظرش در بین محصولات نیست. او همچنین جملات خلاقانه دیگری به زبان می آورد و کپی رایتر با تجربه  کمپانی استرلینگ کوپر، استعداد ذاتی او را در ایجاد کپی های خلاقانه کشف می کند. نکته دوم این قسمت کشف استعدادهای تبلیغاتی جدید در میان کارمندان غیر تخصصی شرکت است.

مد من
مد من قسمت ششم – دان دریپر و همکارش از اینکه یک تازه کار را وارد پروسه ساخت تبلیغات کرده اند، راضی هستند.


در اینکه رشته تبلیغات در زمینه های برنامه ریزی استراتژیک و اجرا، علم است، هیچ شکی نیست، اما در بخش خلاقه یا اصطلاحا Creative برخی افراد عادی تحصیل نکرده در این حوزه، استعداد خارق العاده ای در ارائه مطالب خلاقانه داشته و دید آنها به مسائل بسیار جالب و ویژه است. لذا یک تبلیغاتچی حرفه ای هرگز نباید طرح ها و ایده های ناب را فقط در میان گروه خلاقیت خود دنبال کند. مساله ای که “فردی رامسن” باتجربه بخوبی از آن آگاه بود و با درجریان قراردادن “دان دریپر” بخشی از ایده پردازی تبلیغات شرکت “بل جولی” را به “پگی اولسن” واگذار کرد. “پگی” ضمن قبول این مسوولیت و با انجام کارهای معمول شرکت توانست نقطه ی عطفی در روند کاری خود ایجاد کند. در قسمت های بعدی مرتبط با این سه گانه به چگونگی اجرای طرح های تبلیغاتی کمپانی “بل جولی” و حواشی جلسه مربوط به ارائه طرح به مشتری خواهم پرداخت. ادامه دارد…

 

اشتراک گذاری:
www.alijah.work/?p=1703

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *