امروزه توجه به صنعت جهانگردی در اغلب کشورهای پیشرفته بهعنوان یک اصل مهم تلقی میشود و درآمد حاصل از آن، بخش مهمی از بودجه کشورها را به خود اختصاص داده است. با این حال، کشور ما هنوز نتوانسته از پتانسیلهای موجود در بخشهای مختلف گردشگری استفاده و آن را به جاذبه تبدیل کند. در واقع بر خلاف نظر بیشتر مردم، کشور ما جاذبههای فراوان ندارد، بلکه پتانسیلهای زیادی دارد. هرگاه در پتانسیلها تغییراتی ایجاد کنیم و آنها را مورد استفاده قرار دهیم، آنگاه میتوانیم بگوییم جاذبه داریم. یکی از راههای ایجاد جاذبه، توجه به سرمایهگذاری در این بخش و نحوه برنامهریزی و سیاستگذاری برای رسیدن به آن است. سیاستگذاری توسط دولتها انجام میشود؛ این بخش با توجه به عوامل مختلف و مهمی مثل عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و اصول رسمی حکومتی و نظام سیاسی کشور شکل میگیرد.
به زبان سادهتر میتوان گفت که دولتها تصمیم میگیرند چه کاری را انجام بدهند و چه کاری انجام ندهند.اما مهمتر از این موضوع، بحث بازاریابی برای محصول گردشگری است. گردشگری جزو خدمات محسوب میشود. تقریبا در اوایل دهه 1970 بود که توجه به اهمیت خدمات در اقتصاد و بازرگانی بیشتر شد. در بازاریابی خدمات چند ویژگی وجود دارد که در ادامه به آن اشاره میشود.
1- ناملموس بودن
یعنی محصولاتی که قبل از خرید قابل لمس، رویت یا حس کردن نیستند و شما تا خدمتی را دریافت نکنید نتیجه را نمیبینید.
2- تفکیک ناپذیری
خدمات ابتدا فروخته شده و سپس به طور همزمان تولید و مصرف میشوند؛ از اینرو، خدمت از ارائهکننده خود تفکیک ناپذیر است.
3- تغییرپذیری
خدمات محصولاتی هستند که در یک زمان تولید و مصرف میشوند و بستگی به شخص ارائهدهنده و زمان و مکان و شیوه ارائه خدمت دارند.
4- غیر قابل ذخیره بودن
خدمات را نمیتوان برای فروش یا مصرف بعدی ذخیره کرد.
با اجرای بازاریابی گردشگری علمی در کشورمان شاهد رونق بیش از پیش این صنعت خواهیم بود.
باید توجه کرد که این ویژگیها نسبی بوده و ممکن است در درازمدت با پیشرفتهای فناوری کلان یا جزئی تغییر کنند. در بازاریابی باید به نکتههایی توجه داشت. یکی از این نکات این است که در ابتدا هدفگذاری شود و برای آن معرفی و تبلیغات صورت بگیرد. بهعنوان مثال کشور ما همانطور که میدانید بیشتر میتواند روی گردشگری فرهنگی تمرکز کند و با وجود مکانهای زیاد فرهنگی و تاریخی این امر میسر میشود.
چون تبلیغات نیروی بسیار قدرتمندی در صنعت گردشگری است و از آنجا که تبلیغات باعث شکست یا موفقیت در این امر است، مدیریت آن بسیار اهمیت دارد و باید به این سه نکته توجه کرد:
برای چه کسانی تبلیغ شود؟
با انتخاب یک گروه هدف ، برنامهریزی خود را روی آن گروه انجام دهیم؛ اینکه گروه ما چه ویژگیهایی دارد و به چه چیزهایی علاقه دارد و اهمیت میدهد.
مخاطبان هدف کجا زندگی میکنند؟
یکی از مهمترین انگیزههای مردم برای سفر این است که محیطی غیراز محیط زندگی خود را تجربه کنند، چه از لحاظ محیطی چه از لحاظ اقلیمی و تغییری در شرایط زندگی خود ایجاد کنند.
از چه رسانهای استفاده شود؟
اینکه چه روشی برای تبلیغ و معرفی انتخاب شود بسیار اهمیت دارد. یکی از روشهایی که در زمان ما پیشرفت و تاثیر زیادی دارد تبلیغات در فضای مجازی است. با به وجود آمدن شبکههای اجتماعی این تاثیر روز به روز بیشتر هم میشود.
با این حال، توجه به گروه هدف مهم است، اینکه گروه هدف ما تا چه حد به این رسانه (اینترنت) دسترسی دارد. شاید گروه ما بیشتر به تلویزیون دسترسی داشته باشد،در این زمان است که نوع تبلیغ هم تغییر میکند و البته تلویزیون نسبت به رسانههای دیگر محدودتر است، ولی از لحاظ تعدد بیننده هنوز هم نسبت به دیگر روشها از جمله روزنامه، مجله و رادیو برتری دارد.